زنی با آرزوهای تلنبار شده...مردی با سکوتی سنگین و آزاردهنده....سکوت مرد میکُشد آرزوهای دل دردمند زن را....
زنی با درونی متلاطم همچون دریای وحشی...مردی با آرامشی مرداب گونه...آرامش مرد،خروش زن را میبلعد و همچنان مرداب است....
زنی خشمگین همچون بادهای ویرانگر....مردی فرسوده همچون کوه های باد و باران دیده....کوه با حمله های باد،خرد میشود و اندک اندک فرو میریزد اما باز هم اسم کوه را یدک میکشد....
دخترک هر روز طی میکند فاصلهٔ میان کوه و دریا را...فاصله ای بیشتر از میان صفا و مروه را...و نه از سیلی باد در امان است و نه از غرقهٔ مرداب...
دخترک حاصل هم آغوشی یک زن و یک مرد است...زنی با آرزوهای تلنبار شده...مردی با سکوتی سنگین و آزاردهنده........
بیچاره بچه هایی که این وسط فدا میشن.
فدای خودخواهی پدر ها و مادر ها.
مثل همیشه زیبا نوشتید ، خاتون.
بیچاره بچه ها......
ممنون...لطف داری آلن جان
...چرا الان باید اشکام بریزه !...خودبخود..و بی اراده !!
...کم پیش میاد که اینجور زهر زندگی بریزه تو جونم ...کم..
قربون اشکاتون برم...ببخشین منو تو رو خدا مامانگار جونم....دلم درد داشت وقتی نوشتمش....شرمندتونم........
...
بیچاره دخترک
یه لحظه یاد ...................
یاد کسی افتادی؟
منم به یاد کسی نوشتم.....
سلاممم
خوبی الهه جانم.؟؟؟...
سلام فاطمه جونم....
خوبم....شکر خدا
طفلی این فرشته های کوچولو که قربانی مشن ...
زن...مرد...بچه......همه به نوعی قربانی هستن......
به خاطر همینه که میگم نباید موجود دیگه ایو فدای خودخواهیامون بکنیم.
موافقم نیمه جدی بانو.....به شددددت موافقم.....
چقدبی توجه و خودخاهیم..... و چقد زیادن این بچچه ها ...
کاش کمی عاقلتر بودیم
کاش یه کم عاشق بودیم کیانا....کاری از عقل ساخته نیست گاهی اوقات.....
حتی اونایی که تصور میکنن شرایط خوب و قابل قبولی دارن و آمادگی برای اضافه کردن یک انسان بیگناه به این دنیای آلوده "به نطر من" اشتباه میکنن٬ اینا که دیگه....
بودن فیالنفسه درده و با متولد کردن یک انسان دیگه تنها این درد رو بهش تحمیل میکنیم... حداقل در ایران که اینطوره...
حالا هی خودمونو گول بزنیم و بگیم نه ما فرق داریم... بچهی ما فرق داره... دنیایی که براش میسازیم فرق داره و ...
تمام کسانی که بچهدار میشن از سر خودخواهی و میل به پدر و مادر شدن و یا سوق دادن زندگیشون به سمت یک هدف مثلاً مشخص بچهدار میشن وگرنه کسی از روی عشق به موجودی که هنوز وجود نداره و یا بخشش نعمتِ(!) زندگی بهش این کارو نمیکنه که این خودش خطاست به نظرم... یعنی همون تحمیل درد به یک انسان بیگناه...
شاید خیلی نگاه منفیی باشه ولی به نظر من واقعیته...
آره پرند....من حتی در مورد ازدواج هم میگم تا وقتی که آدم شرایط روحی و اخلاقی و بینش درستی پیدا نکرده و مطمئن نیست که بلده شریکی زندگی کنه نباید وارد زندگی مشترک بشه.....دیگه چه برسه به بچه دار شدن!شرایط اجتماعی و اقتصادی و فشارهای بیرونی یه بعد قضیه هستن....یه بعد دیگهٔ قضیه همین درون ماست....تو بهترین جای دنیا هم که باشیم،وقتی درونمون درست نباشه،بچه دار شدن خطاست....اطلاعات غلط و بینش نادرست رو از یه نسل به نسل دیگه منتقل کردن خیانته....من به شخصه تا وقتی مطمئن نشم میتونم نقش ف.ی/لتر رو بازی کنم در برابر خطاهای نسلهای قبلیم، موجودی رو به این دنیا اضافه نمیکنم.....
چه عکس معصومی برای این پستت انتخاب کردی الهه...
نگاه معصومانه و بغض دخترک و چشمهای نمناکش انگار فریاد میزنه آغوشی رو که ازش جدا شده... دور افتاده...
آره....با دیدنش بغضم میگیره........
سلام
تنها کسی که بی گناه فدا میشه همین بچه ست
بچه ای که با این ذهنیت شاید زندگی بچه خودش رو هم خراب کنه و همینطور نسل های بعد
سلام....
دقیقا...همون زن و مرد هم قربانی نسلهای گذشته هستن...اشتباه آدمها تو اینه که یه اشتباه رو اینقددددر توی تاریخ کش میدن و با خودشون میارن که صدها نسل میتونن آلودهٔ نتایج یه اشتباه اولیه باشن.....
سلام
بچه ها همیشه قربانی خودخواهی های بزرگ تران...
سلام....
آره آجی....
امان از این خشمها ، از این حسرت ها ، از این آرزوها ... امان از آرزوهای بر باد رفته .......
امان از ........
سلام الهه جانم . امید که برسی به هر انچه ارزویت است .
سلام سهبا جونم.....
مررررسی عزیزم....
یه روز خاصی من این عکس رو دیدم ....اسمش رو گذاشتم منتظر
مدتها بود دلم میخواست بازم حسش کنم ...امروز با نوشته های تو میشد انتظارش رو قشنگتر معنی کرد.
منتظر....خسته....سرگردون.........
مرسی سبا جان
نوشته های قشنگت و تلخت یه طرف ..
عکس یه طرف ...
کوچه پس کوچه های دخترک تاریکن .... ترسناکن ...
اگه دخترک گم شد چی؟
زن و مرد چطوری میخوان خودشونو ببخشن ؟
دخترک که گم بشه هزار تا ننه بابا پیدا میکنه!عادت داریم تا چیزی جلو چشممونه قدرشو ندونیم.....
تنلنباری که کودکم شد!
تلنباری که کودک شد و کودکی که غم تو دلش تلنبار شد و تلنباری که کودک خواهد شد........
پدر اگر آنشب خوش خلوتی پیدا نمیکردی تو ای مادر اگر شوخ چشمی ها نمی کردی کنون من هم به دنیا بی نشان بودم.
واقعا کودکان بی گناه بوده وپاک بدنیا می آیند لذا مسببین
در برابر آنها مسوء لند.
مانا باشید.
بار مسئولیت رو اگر قبول میکردن که غمی نبود......
ممنونم
سلاااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم.
این یه درده ! یکی از دردای ِ بزرگ ِ این روزای جامعه ی ما ! بچه هایی که معصومیتشون آدمو می ترسونه ! خیلی هم می ترسونه !
دیگه دیدن ِ بچه ها شادم نمی کنه ، نگرانم می کنه ! می ترسوندم ! آیندشون ؟! خدایا به کجا می خوان برسن ؟! چی در انتظارشونه ؟! وقتی زن و مردای متاهل ، دختر و پسرای در آستانه ی ازدواج ، همه یه کوله بار ِ حسرت و عقده و ... که از کودکی ِ خودشون به جا مونده ، به دوش دارن و ناآگاهانه و از سر ِ یک سری نیازهای جسمی و روحی به هم نزدیک شدن یا می شن و یه زندگی رو تشکیل دادن یا می دن ، چطور می توونن مسئولیت ِ یه موجود ِ پاک و معصوم رو به عهده بگیرن و سالم پرورشش بدن در حالی که خودشون از لحاظ ِ روحی و روانی سالم نیستن ؟!!! این مسئولیت خیلی سنگینه ! خیلی ! چرا همه انقدر ساده ازش می گذرن ؟! اینجوری در آینده یا گرگ تحویل ِ جامعه خواهیم داد یا بره !
سلاااااااااااااااام حنانه جونم....
آره...درده.....به جز این هیچی نمیتونم بگم.....
راستی چرا پستت عنوان نداره ؟!
درد که عنوان نمیخواد حنانهٔ من......
راست می گی درد که عنوان نمی خواد ، فقط باید حسش کرد !
تهاجم واژه ای به نام :
"من "
بیشتر این آزارها ناشی از "من " بودن و "من " خواستن هاست . اگه انسانها حاضر میشدن ذره ای از "من" عبور کنند و به "تو" فکر کنن دیگه نه سایشی بود و نه طوفانی و نه تلنباری از بدست نیاوردن ها ....
دقیقا...و این "من" فقط به واسطهٔ عشق میشه "ما".......
فاصله میان کوه ودریا
اگر زیاد شوددخترک
رایارای پیمودن
نمی باشد
یاحق...
گاهی دخترک وسط راه کم میاره........
سلام الهه جونم,

اومدم که بگم امیدوارم که همه امتحانهات رو خوب خوب بدی عزیزم . بووووووووس
خواستم راجع به پستت بگم, دیدم بچه ها همه چیزهای گفتنی رو گفتن. من فقط راجع به عکسش میگم که خیلی خیلی ملوسه
سلام عزیز دلم....
مررررررررسی گلم.....
الهی که خودت هم موفق باشی و روزای قشنگی داشته باشی....
عاشقتم
سلام الهه
این بچه ها ثمره ی چی هستن؟ عشق؟ نفرت؟ هوس؟...چی؟
به نظر من این بچه ها ثمره ی عقده ی دو انسان بی هویت هستند...
این عکس به دلم چنگ می زنه
چه نگاه معصومی
یاد عزیزی افتادم...
سلام آنا جون....
ثمرهٔ یه ازدواج....فقط همین......
طبیعت این دو همیشه باقی میمونه، این دخترک هست که باید بباره و روان باشه تو جوی زندگی !
دخترک هم اینو فهمیده....خیلی وقته فهمیده......